خیانت به خود

خیلی وقته دارم به این فک میکنم که چرا خیلی خسته م و بعد از چند ساعت کاری شدیدا خسته میشم, بهتر بگم نبست به سال های پیش کارایی م خیلی کاهش پیدا کرده است. حاصل فکرکردن ها و تحلیل رفتاری منو به چند جواب جالب و شاید پیش افتاده رسوند.
اسم اولین مورد و شاید خطرناک ترین موردش رو خیانت به خود گذاشتم.
“فکر کردن ! ”
جالب ترین جوابی که بهش رسیدم، و اما دلایل؟!!
باید بپذریم که انرژی ما انسان ها محدود و در عین حال مغز هم انرژی بسیار زیادی صرف فکرکردن و تحلیل میکند. تا این جا مورد عجیبی نیست، قضیه زمانی اشکال ایجاد میکند که ذهن تحلیلگر وارد تحلیل مسائلی میشود که نه اهمیت دارد و نه ضروری هستند.
مرور و ثبت روزانه ی کارکرد ها ی مغز و فکرها و تحلیل و همشینی ها برای گفت و گو و… منو به این نتیجه رسوند که بسیاری از درگیری های ذهنی من درگیری های بیخودی هست! بنابراین جای تعجب ندارد که انرژی من به این راحتی ها و سر هیچ و پوچ تمام میشود و مجالی برای تحلیل مسائل مهم و ضروری نمی ماند.
آسیب شناسی این مورد برای من به پایان رسید و بنابراین راهکارهایی هم پیدا شد.
بزودی در مورد راهکار ها و ذهن تحلیل گر و خیانت به خود بیشتر مینویسم.