حس پیروزی با وجود شکست

victory-with-lose

دو روز تلاش و خستگی های من و تیم متاسفانه در مرحله سوم و نهایی به ثمر ننشست و یا نزاشتن که به ثمر بنشیند.ولی احساس پیروزی عجیبی با وجود شکست در من بوجود آمده است که واقعا نمیتونم با کلمات بگم چون واقعا برا خودمم گنگ هستش.

تجربیات خیلی ارزشمندی بدست آوردم که شاید سال ها زمان لازم بود و یا شاید هزینه های هنگفتی باید پرداخت میکردم. در 10 روز اخیر زندگی کاملا متفاوتی رو تجربه کردم و با وجود جنش و جوش های فراوان و بسیاری از بی خوابی ها احساس خستگی نمی کردم. اعتراف میکنم بسیاری از توصیه ها افراد و یا مطالعات خودمم رو که فقط در حد دانسته بودن رو با گوشت و استخوان حس کردم و شاید این حس پیروزی بخشی ش به این مربوط باشه.

دیروز،روز خیلی سختی رو در سرما گذروندیم، حتی تاکسی تلفنی پیدا نکردیم.ولی دیگه هر چی بوده به تاریخ پیوسته است ولی اون چند ساعت زیر برف و بارون و بی تکلیفی و نداشتن جا، کلاس درس خارق العاده ای برام بوده و خواهد بود

شاید زمانی در مورد این 10 روز پر فراز و نشیب بنویسم.